آیه

و اذاسَئَلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریب اُجیبُ دَعوَةَ الدّاعِ اِذا دَعان فَلیستَجیبُوالی وَ لیؤمِنُوا بی لَعَلَّهُم یرشُدُون

دیدم که جانم می رود...

يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۳، ۰۳:۴۸ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک کنید.

پوستر


طرح نوشت: آنچه مرا بر آن داشت که این طرح هر چند ساده زده شود این بود که این شهید عزیز خود َم را به من نشان داد، روز ها بود که سر در گم بودم، اما این شهید با سرنوشت زیبای خود به من حقیقت عشقی که در جستجوی آنم چو آینه ای نشان داد... زندگی شهدای بسیاری مرا تحت تأثیر قرار داده است اما این شهید 17 ساله به من خودم را نشان داد...ساده ... بی آلایش... و درست زمانی که به چنین حرف هایی در زندگی نیاز داشتم!

صدق الله العلی العظیم:

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربهم یرزقون

حقیقتا زنده بودن این شهید را حس کردم...

روح بزرگش قرین رحمت الهی باشد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


برای اطلاعات بیشتر دربارۀ شهید مصطفی کاظم زاده

و کتاب دیدم که جانم می رود اینجا را بخوانید.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
< برگرفته شده از صدای نور